وبلاگ شخصی اردلان تحیری

توجه: شما هم می توانید با ورود به سیستم و ثبت نظرات خود،باعث دلگرمی ما شوید...
اردلان تحیری مدیر واحد مشاوره و سلامت روان سه شنبه 1401/01/23، ساعت 17:8

🔢 بخش اول: حسادت بیمارگون

✍️ اغلب روان‌شناسان توافق دارند که حسادت یکی از شایع ترین هیجانات انسانی است که مستقیماً به روابط بین افراد مربوط می شود. برخی از روان شناسان حتی ادعا کرده‌اند که اگر کسی اصلاً احساس حسادت نداشته باشد، در تعهد خود نسبت به رابطه با دیگران دچار کمبود خواهد بود.

🔻غالباً حسادت ریشه در کمبود عزت نفس و اعتماد به خود دارد و در نتیجه به درجات مختلف، 
بر حسب این که میزان و سطح عزت نفس و اطمینان فرد چقدر باشد، بر روی افراد تأثیر می گذارد.

🔻حسادت نیز مانند بسیاری از هیجانات دیگر، معمولاً می‌تواند به «حفظ» رابطه کمک کند، امّا در برخی موارد، میزان آن شدّت می‌گیرد و شروع به منحرف کردن فکر فرد می‌کند، و اینجاست که دیگر از جنبه محافظتی خارج شده و جنبه مخرّب به خود می‌گیرد. 

✔️ این نوع حسادت، غیرعادی یا نابهنجار است و روان‌پزشکان آن را حسادت بیمارگونه می‌نامند. 

🔻حسادت بیمارگونه در برخی موارد حاد ممکن است به خشونت و حتی مرگ بینجامد.

🔻احساس حسادت می‌تواند خیلی دردناک باشد امّا در حسادت های طبیعی، افراد خود را با شرایط و موقعیت جدید وفق می‌دهند.

🔻هنگامی‌که حسادت از کنترل خارج می‌شود بیمارگونه خواهد شد. 

✔️ حسادت بیمارگونه به دو شکل وجود دارد: 
1️⃣ حسادت وسواسی 
2️⃣ حسادت توهمی یا روان پریشانه
 
🖋 در حسادت وسواسی، فرد دارای افکار شدید و تکرار شونده‌ای مبنی بر روراست نبودن یارش است. با‌ وجودی که ممکن است فرد از ته قلب به این گونه افکار اعتقاد نداشته باشد، امّا نمی‌تواند فکر کردن درباره آن را متوقف کند! این افکار می‌توانند خیلی زود به صورت مخرّب و ناراحت کننده درآیند. غالباً به علت حسادت وسواسی، روابط از هم می‌گسلند.

🖋 حسادت روان‌پریشانه، خطرناک‌تر و حادتر از حسادت وسواسی است. افرادی که از حسادت روان‌پریشانه رنج می برند کاملاً مطمئن هستند که یارشان به آن‌ها خیانت می‌کند، و بر‌خلاف حسادت وسواسی هیچگونه شکی در این مورد در ذهنشان وجود ندارد. 
آن‌ها احتمالاً عقیده دارند که شواهدی نیز برای خیانت یارشان وجود دارد، حتی چنانچه شواهدی واقعاً وجود نداشته باشد.
 
🔻حسادت روان پریشانه کمتر از حسادت وسواسی شایع است و ممکن است به علّت اختلالات دیگری چون اسکیزوفرنی، افسردگی، سوء مصرف مواد، زوال عقل و ناتوانی جنسی به وجود آید.

 

🔢 بخش دوم: دلایل حسادت 

✍️ هرکس بی واسطه با خودش می‌فهمد که آیا داشته‌ها، پیشرفت‌ها، موفقیت‌ها و خلاصه رشد دیگران چیزی از جنس حسادت را در او برانگیخته می‌کند و به قولی او را قلقلک می دهد یا نه؟! 

🔻اما یک صداقت منصفانه لازم است که کسی این ویژگی منفی را در خود بپذیرد و در پی یافتن ریشه ها و درمان آن باشد.

✔️ به باور روان‌شناسان حسادت ناشی از دلایل زیراست:

1️⃣ احساس حقارت: 
حسادت حاصل قیاس است، همین که کسی خودش را با دیگری مقایسه می کند و در این قیاس نمره ای کمتر به دست می آورد خود به خود زمینه حسادت را در خود فراهم کرده است. 
این در حالی است که هرکس در زندگی ابعاد مختلفی از وجودش را رشد داده است، چه بسا توانایی هایی که فرد در خویش نادیده می گیرد و در عوض با پر و بال دادن به ضعف خود، آتش حسادت را در وجودش شعله ورتر می کند. حسادتی که قبل از هرکس صاحبش را آزار می دهد.

2️⃣ توجه‌طلبی مفرط: 
توجه‌طلبی به تنهایی می‌تواند یکی از شاخصه‌های اختلال شخصیت باشد و این یعنی تا زمانی که فرد این بیماری‌اش را درمان نکند، درگیر بودن با حسادت و عوارضش کاملا طبیعی است. کسی که دچار توجه طلبی باشد هر بار که کسی جز خودش را مرکز توجه ببیند اذیت می‌شود یعنی حس حسادتش برانگیخته می‌شود.

3️⃣ تجربیات شخصی: 
وقتی والدین مدام درباره بچه های مردم! و اخلاق و رفتار و ویژگی های مثبت آنها می گویند تا حس رقابت و برتری جویی را در فرزندشان تقویت کنند، نمی‌دانند در این میانه چیزی از جنس حسادت هم در وجود فرزندشان ریشه می‌دواند و سال به سال همراه با او بزرگ می‌شود. اگر در کودکی به عروسک و ماشین و نمره ٢٠ دیگری حسادت می‌کرده حالا به شغل و موفقیت های فردی و... حسادت خواهد کرد.

 

🔢 بخش سوم: درمان حسادت

1️⃣ گام اول: پذیرش

🔻ایرادی ندارد اگر پیش خانواده یا دوستان می گویید عمرا به کسی حسودی کنم! اصلا قرار نیست شما پیش عالم و آدم اعتراف کنید که از موفقیت فلانی چه حسی دارید، اما لطفا با خودتان صادق باشید و بدانید پشت جمله حالا دری به تخته خورده و فلانی به جایی رسیده! یک حسادت ظریف نهفته است. پذیرش احساس حسادت می تواند به ما کمک کند تا به خودشناسی بهتری برسیم شاید پشت این حسادت، یک حس منفی قدرتمند، مثل عدم عزت‌نفس خوابیده باشد. 
تا وقتی حسادت را نپذیرید آن احساساتِ منفی قدرتمندِ درمان پذیر هم پنهان می‌ماند.

2️⃣ گام دوم: شناسایی نوع حسادت

🔻این که مردان بیشتر به پول و شغل و موقعیت اجتماعی دیگران و زنان به تحصیلات و زیبایی و دوستی های دیگران حسادت کنند کمی طبیعی و وابسته به جنس است، هر چند در این زمینه هم به زنان جفا شده و آنقدری که از حسادت های زنانه می شنویم از حسادت های مردانه کسی چیزی نمی گوید. 
آنچه در این میان مهم است شناسایی درست و منطقی این حسادت و در نتیجه یافتن ریشه اصلی آن است.

3️⃣ گام سوم: حل‌کردن افکار ریشه‌ای نادرست 

🔻اگر حسادت را یک بیماری در نظر بگیریم مهم ترین مرحله درمان آن، رفع ریشه‌های بیماری است. 
اگر مشکل از عزت نفس یا احساس حقارت است باید به مشاور و روان شناس مراجعه کنید، 
آن گاه از طریق درمان هایی مثل درمان شناختی می توانید در افکارتان تجدید نظر کرده و نسبت به خودتان حس بهتری پیدا کنید. 
اگر مشکل از توجه طلبی و اختلال شخصیت است باید باورهایتان را دستکاری کنید و با کمک یک مشاور در مسیر درست قدم بگذارید. 
اگر به دلیل وضعیت ناپایدار اجتماعی مثلا نداشتن امنیت شغلی یا موقعیت مناسب اجتماعی دچار حسادت به بالادستی هایتان شده‌اید باید تمام تلاشتان را به کار ببرید تا موقعیت خودتان را در شغل و تحصیلات و مهارت هایتان با توجه به ظرفیتی که دارید ارتقا دهید، وقتی به یک ثبات نسبی دست پیدا کنید و خیالتان از جانب خودتان راحت شود بهتر می توانید با این جنس حسادت مواجه شوید.

4️⃣ گام چهارم: شناسایی ابعاد وجودی خود ‌

🔻دنیا پر از تفاوت است؛ زیبایی، ثروت، هوش، مهارت های کلامی، مهارت های عملی و...
هیچ کدامشان به شکل برابر بین انسان ها تقسیم نشده است. هرکس که در یک رشته توانمندتر از دیگری است، بی شک در زمینه ای دیگر ضعیف تر از او ارزیابی می شود. 
باید بدانیم انسان ها با سلایق و خواسته های متفاوت پرورش یافته اند و هرکدام از این علایق برای خود جذابیت هایی دارد که می تواند حس حسادت را تحریک کند. 
اگر به دستاوردهای دیگران بیش از دستاوردهای خود توجه کنید به خود جفا کرده اید. هر کدام از ما جنبه های منحصر به فردی داریم که کافی است شناسایی شود و در مسیر درست خودشان قرار بگیرد. 
به همین دلیل شناخت استعدادها و به عمل آوردن آنها یکی از راه های لذت بردن از وجود خویش و راه ندادن حسادت به فکر و ذهن است.